كارشناس فرهنگي، گفت: كمتر مجموعهاي در چند سال اخير مثل پنجمين خورشيد، در قالب بازي با زمان توانسته است به راحتي مشخصههاي فرهنگي گذشته را با حال مقايسه كند.
محمد امامي كورنده، روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار فرهنگي ايرنا، اظهار داشت: سريال پنجمين خورشيد، فارغ از مسايل شخصيت پردازي، ابعاد فرهنگي خاصي را در جامعه ميشكافد.
داستان سريال جداي از شخصيت پردازي ها، گره افكنيها و گره گشاييها با نمايش دو زمان متفاوت و فاصله ۲۴سال و مقايسه آنها، در حقيقت بيانگر بسياري از تغييرات فرهنگي جامعه است.
وي، افزود: بازي با زمان، آنهم با حالت مقايسه گذشته و حال و بررسي وضعيت اجتماعي در آن دو زمان امريست پسنديده و قابل تامل و با توليد اينگونه آثار، در ارائه خرده فرهنگهاي گذشته و امروز شاهد بازخوردهاي خوبي در جامعه خواهيم بود.
اين كارشناس فرهنگي، يادآور شد: تماشاي شرايط زندگي در ۲۴سال گذشته و امروز در يك تصوير و در ماه مبارك رمضان (ماه نزديكي بيشتر بندگان به خدا ) در حقيقت تلنگري است تا به گذشته خود برگرديم و خدا را بيشتر حس كنيم و نسبت به ماديات اهميت كمتري قائل شويم.
امامي، خاطر نشان كرد: اينكه در آن روزها بهترين اتومبيل همان پيكان و وانت مزداي قديمي با قالپاقهاي استيل و امروزه تنها يكي از اتومبيل هايمان ۱۵۰ميليون تومان ارزش دارد و اينكه چگونه بدست ميآوريم بماند.
وي افزود: با كمي دقت در جملات رد و بدل شده بين محسن و همايون هنگام رفتن به زمان ديگر، (همايون: محسن مراقب باش ما الان توي نواب هستيم، اگه بخواهي از همين جا بري به آن زمان، آنجا دقيقا داخل اتوبان خواهي بود) نشانهاي از تغييرات شگرف در سطح اين كلانشهر است و بايد به تغييراتي كه در فرهنگمان ايجاد شده و همگي بيخبريم، نيز بيشتر فكر كنيم .
امامي، گفت: در كوچه پس كوچههاي آن زمان مشغوليت ذهني مان رفتن به جبهه و جنگ و دفاع از كشورمان بود و امروز در مقابل اين جنگ نرم ، ايستادگي نداريم و دنباله روي بيچون و چراي اين همه تجملات و اشرافي گرايي هستيم.
اين كارشناس فرهنگي، گفت: به تصوير كشاندن اين دو زمان در كنار يكديگر چه جذابيتي از اين بيشتر ميتواند داشته باشد كه هر كه كو دور ماند از اصل خويش - باز جويد روزگار وصل خويش، مگر نه ما همان جوانان قديم هستيم كه زندگي در پس كوچههاي نواب و دلبستگي به تفنگهاي آهنين براي دفاع از كشورمان برايمان يك ارزش و فرهنگ بود.
حال تنها ارزش و فرهنگ غالب همان زندگي در كاخهاي مجلل و دلبستگي و نشستن پشت فرمان اتومبيلهاي آهنين و رفتن به اوج روياهاي ناكجاآباداست.
وي، با اشاره به اينكه، اين داستان هشدار ميدهداي بيننده مبادا كه غرق در امروز شوي و ديروز را فراموش كني، افزود: اين مجموعه صرفا با حضور پررنگ چند بازيگر به راحتي توانسته آنچه را ما از آن به پوچ گرايي، از خود بيخودشدگي و تجمل گرايي و سنت گريزي ياد ميكنيم، در ذهن مخاطب برانگيزد و در اين شبها كمي بيشتر مخاطبان را به آنچه فرهنگ از دست رفته ميدانيم آگاه سازد و هشدار دهد تا در حفظ فرهنگهاي خود از اين به بعد كوشا باشيم.
امامي، ادامه داد: اينكه به عاقبت آنچه ميخواهيم انجام دهيم، بيشتر بيانديشيم در واقع خود، تقويت ارزشهاي فرهنگي در جامعه است كه در اين سريال كاملا مشهود است.
به گفته وي، با كمي صبر، حوصله، تحمل و عدم تصميمگيري عجولانه، شاهد بازخوردهاي مناسبي در پي گذشت زمان از سريالهاي اين چنيني خواهيم بود.